چارچوب 4C از چهار عنصر تشکیل شده است: مشتری، رقابت، هزینه و توانایی. این ساختار برای درک بهتر مشتری مفید و در طول مصاحبه موردی برای شما مهم است. در حالی که 2 مورد اول، اطلاعاتی در مورد شرایط بازار خارجی ارائه می دهند، 2 مورد آخر اطلاعات داخلی در مورد شرکت را ارائه می کنند. این چارچوب وابسته به ابزارهای اساسی است، که به عنوان نقشه راه عمومی و یادآوری جنبه های اصلی برای پوشش استفاده می شود.
در اولین بخش ، تمرکز بر مشتری شرکت قرار دارد.
مهم است که بدانیم مشتری شرکت لزوماً مشتری نهایی نیست که محصول را خریداری می کند. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد مشتری، سوالات باید در این زمینه متمرکز شوند:
- اندازه بازار از نظر درآمد
- رشد
- جغرافیا، محصولات و / یا تقسیم بندی های دیگر
- تقسیم مشتری و تعیین انواع مشتریان
- جذابیت از نظر درآمد و رشد مورد انتظار
- نیازها و خواسته های ویژه
- وفاداری
- کانال های توزیع
بخش دوم تحلیل باید برروی رقابت متمرکز شود:
درک موقعیت بازار رقبا و همچنین تفاوت این رقابت ازنظر شرکت مشتری نیز مهم است:
- تصویر موقعیت رقابتی که از طریق سهم و سهم نسبی بازار ارائه شده است
- روند رشد سالهای گذشته و رشد مورد انتظار
- تقسیم بازار
- عملکرد نسبت به ما؛ مثلاً سودآوری
- پویایی ورودی های جدید
- سایر روندها
حرکت به بعد سوم - هزینه ها - نمایی که از خارجی به نمای داخلی تغییر می کند
در اینجا ساختار هزینه مشتری خود را با ساختار هزینه رقابت مقایسه می کنیم و سعی می کنیم در صورت کمتر بودن اجزای معین در هزینه های رقابت، هزینه های خود را کاهش دهیم:
- موقعیت هزینه نسبی، صرفه هزینه در مقایسه با رقابت
- سودآوری توسط مشتریان، خطوط تولید و شرایط جغرافیایی
- وضعیت اقتصادی مقیاس (منطقه)
- معرفی برترین ها
- خروج از حوزه های غیر سودآور
- سازماندهی مجدد واحدهای کسب وکار
حوزه چهارم و آخر با قابلیت ها سروکار دارد:
اگر درک بهتری از منابع یک شرکت داشته باشیم، می توانیم دقیق تر قضاوت کنیم که یک شرکت می تواند برای تقویت عملکرد خود چه نوع استراتژی هایی را اعمال کند. علاوه بر این، ما می توانیم تصمیم بگیریم که آیا یک شرکت بهتر است چیزی را به خودش بسازد یا صلاحیت های آن را از خارج خریداری کند (مثلا خرید یک شرکت جدید). در زیر چند نمونه از قابلیت های شرکت آورده شده است:
- صلاحیت های اصلی
- منابع انسانی
- فن آوری
- ارزش برای مشتریان
- منابع مالی